بخندیم تا دنیا به رومون بخنده ایمنی در صنعت فولاد
.:: Your Adversing Here ::.
 

بخندیم تا دنیا به رومون بخنده

 


 
 
- از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستن.

- به پشه می گن: چرا زمستون پیداتون نیست؟ می گه: نه اینکه تابستونا خیلی برخوردتون خوبه!!

- چراغعلی دندونش درد می کرده میره دکتر میگه: همه رو بکش بجز اونی که درد می کنه!!
دکتر می پرسه چرا؟
می گه: بذار مثل سگ تنها بمونه!!
- قدیما یه کیلو سبزی می گرفتی پاک کنی دوتا کفش دوزدکی حلزونی از توش میومد بیرون کلی سرگرم می شدیم، اما حالا چی؟ نه سرگرمی ای نه دلخوشی ای ... هیچی...!
- یعنی فقط کافیه تو خونتون بفهمن که امتحان دارین، اونوقت بخوای دستشویی هم بری؛ میگن کجا؟! مگه تو امتحان نداری؟؟؟
-عجب معادله پیچیده ای:
سوسک از موش می ترسه
موش از گربه می ترسه
گربه از سگ می ترسه
سگ از مَرد می ترسه
مرد از زن می ترسه
زن از سوسک می ترسه
کار خدا رو می بینید!!
-خارجی ها قبل از امتحان:
موفق باشی رفیق :...
ایرانی ها قبل از امتحان:
برسونی ها =)))
- از دیگر خصوصیات یک ایرانی ،اظهار نظر در تمامی زمینه هایی است که بالله هیچ تخصصی در آنها ندارد !
- یک قانون همواره ثابت تو خونه ما:
هر موقع یکی از ما میره حموم مامانم شروع به ظرف شستن میکنه
- یه سوال فنی:
چرا "فوت" سرده و "ها" گرمه ؟
مگه جفتشون از دهن در نمیاد چرا "فوت" میکنی سرده و "ها" میکنی گرمه
- اگه آدم به معجزه معتقد نبود روزی ده بار نمیرفت سر یخچال تا چیزی که می خوادو پیدا کنه!
- فقط یه مرد ایرانی میتونه قبل از ورود به اتاقی که نامحرم توشه ، همزمان در بزنه و یا الله بگه و چند میلی ثانیه بعد توی اتاق باشه
- فک کنم این سوسکا مشکل مثانه دارن، یه سره تو دستشویین!!!!!
- شما یادتون نمیاد اون روز هایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !
- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!
 
- به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو.
- یه رفیق دارم 170 قدشه حدودای پنجاه کیلوئه.هر وخ خیلی گشنش میشه آب دهنشو قورت میده همون واسه سیر شدنش کافیه
- تو انتشارات دانشگاه یه دختره در فلشش رو گم کرده بود بعد آروم از من پرسید : ببخشید اگه فلش سر نداشته باشه ویروسی می شه؟؟
- ولم کن تا ولت کنم!!!
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!
- در آستانه امتحانات
زمزمه های دانشجویان شب قبل از امتحان:
خب!
این که نمیاد...
اینم که بلدم...
دیگه وقت خوابه...
- به نظرم یه عده پیدا بشن اسپری و مام نذر کنن دم مترو پخش کنن خیلی بیشتر ثواب می‌کنن تا جوجه‌کباب بدن توی بهش‌زهرا...
- یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی
بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن
و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !
- فقط تو ایرانه که موقع سبقت از ماشین جلویی تمام سر نشینان دو ماشین همدیگه رو نگاه میکنن!
- خیلیامــــون
آدمای بی خیالی نیستیم؛
فقط دیگه حال و حوصله نداریم...
- دوست گرامی‌، شما برنده یه یک همسرِ مهربان شده اید،
جهتِ دریافتِ اطلاعاتِ بیشتر، به سایت:
شتر در خواب بیند پنبه دانه مراجعه فرمایید..
با تشکر ,
شرکتِ بیشین تا بیاد
- همه ی حیوونارُ کردیم تو باغ وحش بقیه شونم پرورش میدیم میخوریم یا با پوستشون لباس درست میکنیم یا برای سرگرمی شکار یا صیدشون میکنیم..و بر این باوریم که ما اهلی ایم و حیوونا وحشی.
- روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت:
اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم
روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی!
- ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤیشد ﭘﺸﻪ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺑﺮﻩﮐﺎﺭﮐﻨﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻪ شب ﺑﮑﭙﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷه؟!
 


 


 
 
مصاحبه شغلی
 
در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شركتی، مدیر منابع انسانی شركت ازمهندس جوان صفر كیلومتر ام آی تی پرسید: « برای شروع كار، حقوق موردانتظار شما چیست؟»
مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینكه چه مزایایی داده شود.»
مدیر منابع انسانی گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی، 14 روزتعطیلی با حقوق، بیمه كامل درمانی و حقوق بازنشستگی ویژه و خودروی شیك ومدل بالا چیست؟»
مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید: «شوخی می‌كنید؟ »
مدیر منابع انسانی گفت: «بله، اما یادت باشه اول تو شروع كردی.
 
كارمند تازه وارد
مردی به استخدام یك شركت بزرگ درآمد. در اولین روز كار خود، با كافه تریاتماس گرفت و فریاد زد: «یك فنجان قهوه برای من بیاورید.»
صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی توبا كی داری حرف می ‌زنی؟»
كارمند تازه وارد گفت: «نه»
صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شركت هستم، احمق.»
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با كی حرف میزنی، بیچاره.»
مدیر اجرایی گفت: «نه»
كارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.
 
اشتباه موردی
كارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما 200دلار كمتر از چیزی كه توافق كرده بودیم به من پرداخت كردید.»
رئیس پاسخ می دهد: «خودم می‌دانم، اما ماه گذشته كه 200 دلار بیشتر به توپرداخت كردم هیچ شكایتی نكردی.»
كارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من معمولا از اشتباه های موردی می گذرم اما وقتی تکرار می شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش كنم.»
 
زندگی پس از مرگ
رئیس: شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟
كارمند: بله!
رئیس: خوب است. چون ساعتی پیش پدربزرگتان به اینجا آمده و می‌خواهد شما را ببیند، همان که دیروز برای شركت در مراسم تشییع جنازه اش مرخصی گرفته بودید.
 
تصمیم قاطع مدیریتی
روزی مدیر یكی از شركت های بزرگ در حالیكه به سمت دفتر كارش می رفت چشمشبه جوانی افتاد كه در راهرو ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میكرد.جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می‌كنی؟»
جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار.»
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از كیف پول خود 6000 دلار را درآورده و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجاپیدایت نشود، تو اخراجی !ما به كارمندان خود حقوق می‌دهیم كه كار كنند نه اینكه یكجا بایستند وبیكار به اطراف نگاه كنند.»
جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از كارمند دیگری كهدر نزدیكیش بود پرسید: «آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟»
كارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیك پیتزا فروشی بود كه برای كاركنان پیتزا آورده بود.»
نکته:
برخی از مدیران حتی كاركنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آنهارا نمی‌شناسند. ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آنهاگرفته و اجرا می‌كنند.
 
زنگ تفریح
مردی به یك مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یك طوطی كرد. صاحب فروشگاهبه سه طوطی خوش چهره اشاره كرد و گفت: «طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.»
مشتری: «چرا این طوطی اینقدر گران است؟»
صاحب فروشگاه: «این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.»
مشتری: «قیمت طوطی وسطی چقدر است؟‌
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینكه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای كه در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد.»
و سرانجام مشتری از طوطی سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: «‌ ۴۰۰۰ دلار.» مشتری: «این
 طوطی چه كاری می تواند انجام دهد؟»
صاحب فروشگاه جواب داد:‌ «صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا
میزنند. »
 
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






sajjadzamani

سجاد زمانی

sajjadzamani

http://s-zamani.ir

ایمنی در صنعت فولاد

بخندیم تا دنیا به رومون بخنده

ایمنی در صنعت فولاد

به اولين و بزرگترين سايت رسمي ايمني و بهداشت در صنعت فولاد(ذوب و نورد)كشور خوش آمديداميدواريم ساعات خوب و خوشي را سپري كنيد. آرزوي ما هدف ما و هدف ما بهبود شرايط ايمني و بهداشتي كشورعزيزمان ايران مي باشد رعایت اصول ایمنی و بهداشت در کارخانجات اگر جدی گرفته نشود علاوه بر اینکه خسارات جبران ناپذیر مستقیمی که برای کارخانه در بردارد برای اینده کارفرمایان و آویزون شدن عده ای از کارگران دارای نقص عضو و معلول را دربرخواهد داشت

ایمنی در صنعت فولاد